حدود 10 سال است که در دنیای برند و تبلیغات مشغول فعالیت هستم
سفری پر از فراز و نشیب که از دوران دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد MBA آغاز شد. آن زمان با مفاهیم “برندسازی” و “برندسازی شخصی” آشنا شدم، دو واژهای که به مرور به دلم نشستند و من را به فکر واداشتند. انجام یک پایاننامه کیفی درباره برند شخصی فعالان حوزه بازاریابی در ایران نقطه عطفی بود که این مسیر را برای من رقم زد؛ جایی که متوجه شدم پشت هر برند، دنیایی از معنا و ادراکات انسانی نهفته است، دنیایی که آدمها را وادار میکند در انتخابهای خود وفادارانه به سمت برخی برندها بروند و حتی برای داشتن آنها هزینه بیشتری کنند.آنچه همیشه من را مجذوب برند و برندسازی، این است که مردم چگونه با برندها ارتباط برقرار میکنند و چگونه این ارتباطها در ذهن و قلبشان شکل میگیرد. مردم چگونه تصمیم میگیرند که به یک برند اعتماد کنند و چه چیزی در پس پرده وفاداری به یک برند نهفته است؟ چرا حاضرند برای برخی از برندها مبلغی بیشتر بپردازند و چه عواملی باعث میشود که با برخی از برندها احساس همزادپنداری داشته باشند؟ این سؤالات برای من همواره به منزله گنجینهای بیپایان از ایدهها و مفاهیم بوده است.من، به عنوان یک پژوهشگر، استراتژیست و توسعهدهنده برند، از دل این سؤالات، راههایی برای خلق برندهای جذاب و پایدار پیدا میکنم. تلاشم این است که هر برندی که به کمک استراتژی و خلاقیت ساخته میشود، نه تنها به نیازهای مصرفکننده پاسخ دهد، بلکه داستانی برای گفتن داشته باشد؛ داستانی که مردم را شیفته خود کند و در ذهنها و قلبها ماندگار بماند.